مراحل حقوقی قانون و مراحل اهدای جنین

بسیاری از خانواده های جوان به دلایل مختلفی قادر به بارور شدن نیستند. از این رو به دنبال راهکارهای خاصی می روند، تا به صورت قانونی بتوانند فرزندی آورند. درخواست اهدا یا دریافت جنین یک از راهکارهایی می باشند، که در کشور ما متداول است. 

اما بهتر است این نکته را بدانید که، طبق رای وحدت رویه قضایی که از طرف دیوان عالی کشور صادر شده است، تقاضای زوجین برای درخواست اهدا یا دریافت جنین در اصل امری ترافعی به شمار نمی رود. به همین دلیل زوجینی که قصد دارند جنین دریافت یا اهدا کنند، نیازی نیست در دادگاه محل اقامت خود، دادخواست تنظیم کنند.

شرایط دریافت جنین

زوجینی که به دلایل مختلفی قادر به بچه دار شدن و باروی نیستند، یا این که استعداد دریافت جنین را ندارند، کافیست در دادگاه تقاضای دریافت جنین را مطرح کنند. طبق ماده 2 قانون  نحوه اهداء جنین، که در سال 1382 تنظیم شد، این تقاضا برای درخواست اهدا یا دریافت جنین باید توسط هر دو زوج انجام شود. 

یعنی هم مرد و هم زن هر دو رضایت کامل برای دریافت جنین را داشته باشند. علاوه بر آن در ماده 4 همین قانون بیان شده است، که صلاحیت زوجین برای دریافت جنین که در دادگاه های خانواده صورت پذیرفته است، باید خارج از نوبت انجام شود. بدون این که نیازی به انجام تشریفات آیین دادرسی مدنی باشد. 

یکی از شروط اصلی برای این که زوجین قادر باشند دادخواست خود را در دادگاه محل اقامت تنظیم کنند، داشتن تابعیت ایرانی است. از طرف دیگر این افراد باید دارای صلاحیت اخلاقی باشند. به هیچ عنوان نباید یکی از زوجین محجور (یعنی سفیه یا مجنون) باشد.

 یکی دیگر از شرایط درخواست اهدا یا دریافت جنین مبتلا نبودن به بیماری های صعب العلاج می باشد. زوجین نباید هیچ کدام به مواد مخدر اعتیاد داشته باشند. اگر یکی از زوجین هر کدام از این شرایط را دارا نباشند، قادر نخواهند بود اقدام به تنظیم دادخواست دریافت جنین نمایند. 

طبق قانون، دعاوی مختلفی در دادگاه برای درخواست اهدا یا دریافت جنین مطرح می شود. اما در مورد این که این تقاضا باید چگونه و به چه صورتی تنظیم شود، و در چه دادگاهی رسیدگی شود، در محاکم مختلف گوناگون است. 

به همین دلیل دیوان عالی کشور، در طی جلسه ای، رای وحدت رویه ای صادر نمود، که در این خصوص تعیین تکلیف می کرد.

رای وحدت رویه دیوان عالی کشور در مورد درخواست اهدا یا دریافت جنین

آرای صادر شده در مورد دریافت جنین، در شعبه های اول و پنجم، بر حسب ماده 2 قانون، به نحوی با رای صادر شده توسط وحدت رویه متفاوت است. اعضایی که در شعبه اول هستند، در مورد دریافت جنین هیچ گونه ارائه دادخواستی را لازم نمی دانند. 

بر خلاف آن در شعبه پنجم، هیات بر این امر درمورد درخواست اهدا یا دریافت جنین تاکید دارند، که این تقاضا در اصل نوعی دعوا تلقی می شود. پس لازم است طبق ماده 11 قانون آیین دادرسی دادگاه های انقلاب و عمومی، در امور مدنی، به این پرونده رسیدگی شود. 

یعنی باید طبق این ماده، محل اقامت خوانده در نظر گرفته شود، و با شایستگی دادگاه عمومی تهران، اختلافات حل شود. همین مسئله منجر شد تا مسئله دریافت جنین در دیوان عالی کشور مطرح شود. تا رای وحدت رویه قضایی برای آن صادر گردد. 

دیوان عالی نیز پس از بررسی های لازم در خصوص موضوع درخواست اهدا یا دریافت جنین، رای وحدت رویه ای صادر نمود با این مضمون: « طبق ماده 4 قانون اهداء جنین به زوجین نابارور، این تقاضا نوعی امر ترافعی به شمار نمی رود، و مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، در این امور، به دعاوی دیگری رسیدگی می شود.

بر طبق این نظریه، زوجین می توانند بدون تقدیم دادخواست، در دادگاه محل اقامت یا سکونت خود، به این درخواست خود رسیدگی نمایند. رایی که توسط شعبه اول در این خصوص معتبر می باشد کاملا قانونی و صحیح است. 

برای مطالعه مقاله آیا شیربها در قانون وجود دارد؟ + آیا امکان استرداد شیربها وجود دارد؟ کلیک کنید.

نحوه تنظیم درخواست اهدا یا دریافت جنین به دادگاه

 طبق اصول کلی تنظیم دادخواست، زوجین باید به دادگاه خانواده محل سکونت، یا محل اقامت خود مراجعه نمایند. اما همانطور که پیش از این بیان نمودیم، در مورد تنظیم درخواست اهدا یا دریافت جنین به صورت رسمی، دیوان عالی تعیین نموده است که نیازی به این عمل نمی باشد. 

طبق همین اصل، زوجین دیگر برای دریافت جنین نیازی به تنظیم دادخواست در دادگاه محل زندگی خود ندارند. می توانند از این طریق اقدام به دریافت جنین نمایند. زوجین می توانند بر روی یک کاغذ سفید معمول تقاضای خود را نوشته، و هر آن را امضا کنند. 

البته برای این که دادگاه درخواست اهدا یا دریافت و شرایط زوجین را احراز نماید، لازم است مدارک دیگری همچون کپی برابر اصل شناسنامه، نکاح نامه، مدارک پزشکی دال بر ناباروری زوج، گواهی عدم اعتیاد، عدم بیماری و … را نیز ضمیمه تقاضای خود نمایند و به دادگاه تقدیم کنند. 

مراحل دریافت جنین

پس از آن ممکن است دادگاه برای بررسی مدارک، زوجین را به پزشکی قانونی یا انجام آزمایش های بیشتر ارجاع دهد. پس از کسب نتیجه نهایی، اگر زوجین صلاحیت لازم را برای درخواست اهدا یا دریافت جنین داشتند، طی دستوری که از طرف دادگاه به مراکز درمانی ناباروری ارسال می شود، آنها را برای دریافت جنین معرفی می کنند. 

پس از آن درخواست اهدا یا دریافت جنین مراحل دیگری دارد که باید طی شود. طبق آیین نامه اجرایی اهداء جنین، در مرحله اول مرکز تخصصی ناباروری باید جنین های اهدایی را بر حسب مسلمان یا غیر مسلمان  بودن جدا کند. 

پس از آن جنین اهدایی را در محل خاص و به مدت زمان لازم نگهداری کنند. اگر زوجین متقاضی مسلمان بودند، باید به آنها جنین مسلمان، و در صورت غیر مسلمان بودن زوجین، جنین غیر مسلمان به انها اهدا شود. البته در مورد درخواست اهدا یا دریافت جنین اگر زوجین متقاضی، با زوجین اهدا کننده از یک مذهب بودند، باز هم می توان این اهدا را به صورت قانونی و شرعی انجام داد.


آیا شیربها در قانون وجود دارد؟ + آیا امکان استرداد شیربها وجود د

شیربها

پولی است که به عنوان کمک هزینه انجام مراسم عروسی یا تهیه جهیزیه ،غیر از مهر در هنگام عقد بین زوجین یا خانواده آنها توافق می شود و داماد باید آن را قبل از انجام عروسی بپردازد.

البته گاه داماد به جای پرداخت وجه نقد ، خرید برخی از اقلام جهیزیه را عهده دار می شود .

اگرچه در دین اسلام صراحتأ به این موضوع اشاره نشده است اما اگر قبل از عقد داماد قبول کند که شیربها را بپردازد ، پرداخت شیربها بر ذمه اوست و باید آن را پرداخت نماید .

در روایت آمده است که هنگام ازدواج امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) ، پیامبراکرم (ص) به امام فرمودند که زره خود را بفروش و آن حضرت با پول فروش زره امام علی (ع) برای حضرت فاطمه (س) جهیزیه تهیه کردند .

لازم به ذکر است که رسم دریافت شیربها هنوز در برخی از شهرهای ایران متداول است.

شیربها غالبا پول نقدی است که خانواده ی داماد آن را برای انجام عقد به پدر و یا مادر عروس، یا در مواردی به خانواده ی عروس می دهند که البته میتواند به جای پول نقد، کالا نیز باشد.

در زبان فارسی برای معادل واژه ی شیربها در پاره‌اى نقاط واژه‌هاى نقدینگى، زر یا باشلق هم به‌کار مى‌رود.

رسم پرداخت شیربها به خانواده عروس در بسیارى از روستاها و شهرستانها ی ایران هنوز هم معمول است.

لازم به ذکر است که شیربها در اسلام نبوده و پرداخت آن شرعا دستور داده نشده است اما اگر حین نکاح و با رضایت و توافق طرفین تعیین شود اشکالی ندارد و جایز است و پس از آن پرداخت آن بر عهده ی داماد و خانواده ی اوست.

برای مطالعه مقاله صفر تا صد مراحل طلاق توافقی کلیک کنید.

شیربها در قانون وجود دارد ؟

قانون در خصوص شیربها ساکت است و مقرره ای در مورد آن وجود ندارد اما برای تحلیل آن لزوما می بایستی به عمومات، قصد طرفین و عرف مراجعه کرد.

رسم پرداخت شیربها در عقد ازدواج در معدود از خانواده های ایرانی رواج دارد و بدین صورت است که داماد مبلغی را به خانواده عروس  پرداخت کند و این مبلغ جدای از مهریه محسوب می شود. شاید بتوان تحلیل کرد که در ماهیت این عمل صلح بلا عوض و یا هبه معوض است که عوض آن عقد نکاح است شاید هم در مواردی بتوان تحلیل کرد که تعهد به نفع شخص ثالث است.

به هر حال در مواجه با این پرونده ها قاضی باید به قصد طرفین و عرف و شرایط توجه کند تا با توجه به عمومات قوانین و قواعد عمومی و خصوص قرارداد ها، به تحلیل اراده طرفین برای کشف قصد واقعی آن ها بپردازد و حکم مقتضی را صادر کند.

شیربها همان مهریه است؟

در پاسخ به این سوال باید بگوییم خیر، بحث شیربها با مهریه متفاوت است، مهریه به عنوان مهم ترین حق عروس در ازدواج تلقی شده و در هر شرایطی داماد ملزم به پرداخت آن است، اما پرداخت هزینه به خانواده ی عروس از طرف داماد موضوعی کاملا توافقی میان دو خانواده محسوب می شود و پرداخت آن برای داماد ضرورتی ندارد.

همانطور که پیش از این گفتیم، این روزها پرداخت شیربها در بسیاری از خانواده ها فرهنگی منسوخ شده است و انجام آن هیچ ضرورتی ندارد، حتی گاهی بسیاری از زوج های امروزی این موضوع را تا به حال نشنیده و از آن اطلاعی ندارند. اصلِ پرداختِ مبلغِ توافقی بین خانواده ها قبل از جاری شدن خطبه ی عقد تنها برای ازدواج آسان تر میان دو فرد است؛ جالب است بدانید در اسلام نیز پرداخت این مبلغ الزامی نیست و انجام آن به عهده ی خانواده ها گذاشته شده است. اما پرداخت مهریه در هر دو فرهنگِ اسلامی و ایرانی برعهده ی داماد بوده و مسئله ی بسیار مهمی است.

به خاطر داشته باشید اگر شما به عنوان داماد با خانواده ی عروس قرار گذاشته اید که پیش از عقد هزینه ای را به ان ها پرداخت کنید، در واقع دارید شیربهای عروس را می دهید و مهریه عروس خانم را نیز جداگانه باید پرداخت کنید.

وضعیت شیربها بعد از جدایی در دوران عقد:

اگر زوجی در زمان عقد تصمیم به جدایی بگیرند و از قبل داماد شیربهای عروس را پرداخت کرده باشد، داماد می تواند مبلغ پرداخت شده را از خانواده ی عروس طلب کند.

به طور کلی در قوانین حقوقی ایران، اصلی برای پرداخت شیربها ثبت نشده و اجرای این سنت کاملا برعهده ی خانواده ها است، یعنی در هیچ جای قوانین حقوقی ذکر نشده که داماد باید به خانواده ی عروس هزینه ای بدهد؛ اما اگر داماد این سنت را به جا بیاورد و به هر دلیلی این ازدواج در زمان عقد به جدایی برسد می تواند هزینه ی پرداخت شده به خانواده ی عروس را طلب کند و خانواده ی عروس نیز ملزم به پرداخت این مبلغ هستند.اما پرداخت مهریه در هر شرایطی، حتی جدایی در زمان عقد نیز به عهده ی داماد می باشد.

برای مطالعه مقاله براساس قانون جهیزیه را چه کسی باید تهیه کند؟ + قانون استرداد جهیزیه کلیک کنید.

آیا می شود شیربها را به اجرا گذاشت؟

به اجرا گذاشتن شیربها از طرف عروس تنها در صورتی درست است که طبق توافقات بین دو خانواده، پرداخت آن از طرف داماد در هر شرایطی تایید شده باشد. اجرای قوانین درمورد این دست از پرونده ها تنها به مذاکرات انجام شده میان دو خانواده بستگی دارد و اگر از قبل ذکر شده باشد که داماد حتی در صورت جدایی نیز باید مبلغی را به عروس بدهد عروس می تواند برای گرفتن حق خود از اقدام کند و قاضی نیز در نهایت متناسب با قرارداد میان دو خانواده حکم آخر را صادر می کند.

استرداد شیربها

به یکی از صور زیر تسلیم گردد:

1_ بعنوان جعاله داده میشود مثلا مرد مالی را به برادر زن تسلیم میکند که خواهرش را به ازدواج بااو راضی کند و یا موانع مربوط را برطرف سازد ودراین حالت مرد پس از انجام نکاح نمیتواند مال مذکور را مسترد دارد.

2_ اگر شیربها بعنوان جعاله نباشد و مثلا مرد مالی را به یکی از اقربای زن تسلیم نماید دراین صورت باوجود عین مال.مرد میتواند انچه را که داده است استرداد نماید و همچنین نما موجود را(مثلا گوسفندی که بره ای به دنیا اورده باشد) زیرا مال مزبور هبه معوض نبوده و تحت عنوان هیچیک از عقود در نمی اید و به نوعی اباحه و تسلیط غیر برمال خود شباهت دارد و علیهذا استرداد آن بلااشکال است پس اگر عین تلف شده باشد مرد حق استرداد آن را ندارد.

3_ گاهی مردوزن بایکدیگر به مهرمعین رضایت دارند لیکن بعضی از اقارب اشکالاتی را برای نکاح آنان به وجود می اورند و مرد بالااجبار برای جلب رضایت آنها مالی را به آنان تسلیم میکند دراین صورت شوهر هر وقت که بخواهد میتواند عین آنرا در صورت بقا مال و یا عوض آن را در صورت تلف مال مطالبه و مسترد نماید.

4_ اگر مهر مال معین بوده ودرضمن عقد نکاح شرط شود که شوهر عملی نیز برای ولی زن انجام داد و یا مالی به اوتسلیم نماید شرط ومهر صحیح است.اما درصورتیکه مهر و سهم ولی در مقابل بضع مقرر شده باشد اکثر فقها امامیه سهم ولی را باطل دانسته اند.

در نهایت باید گفت از آنجایی که شیربها موضوعی عرفی است و در قانون اشاره ای به شیربها نشده است ، در صورتی که شیر بها به عنوانِ هبه پرداخت شود قابل استرداد می باشد ،اگر به عنوان جعاله یا شرط ضمنن عقد باشد ، پس از طلاق حق استرداد وجود ندارد و اگر هم در قالب جهیزیه درکنار لیست جهیزیه دختر در تعهد و ذمه زوج قرار گیرد قابل استرداد است.

البته باید توجه داشت که اگر شیربها داده شده باشد ولی به هر دلیل کار به ازدواج نیانجامد شیر بهای داده شده قابل برگشت می باشد.


براساس قانون جهیزیه را چه کسی باید تهیه کند؟ + قانون استرداد جهی

یکی از مسائل مهمی که در هنگام ازدواج خانواده‌ها با آن مواجه می‌شوند تهیه جهیزیه و میزان مهریه است در واقع جهیزیه در کنار مهریه، میان اغلب خانواده‌های ایرانی به عنوان معیار تعیین شأن دختران جوان در نظر گرفته می‌شود، البته این تفکر غلطی است که امروزه به دلیل شرایط بد اقتصادی که جوانان با آن روبرو شده اند بحث ازدواج را بسیار پیچیده ترکرده به طوری که جوانان در حال حاضر به ازدواج به عنوان یک رویای شیرین نگاه می‌کنند که هیچ وقت به واقعیت تبدیل نخواهد شد.

در حال حاضر در جامعه ما رسم است که جهیزیه را خانواده دختر تهیه می‌کنند هرچند در مواردی ممکن است مرد بهای جهیزیه را تحت عناوین مختلف از جمله شیربهاء به خانواده دختر پرداخت کند همچنین در مواردی هم تهیه جهیزیه طبق عرف جامعه بر عهده خانواده دختر است و چند جنس بزرگ مثل یخچال و ماشین لباس شویی و یا لوازم صوتی تصویری بر عهده داماد قرار می‌گیرد، اما آنچه در حال حاضر در جامعه ایرانی مرسوم شده و طبق آن عمل می‌شود این است که تهیه جهیزیه بر عهده خانواده عروس است، اما برخلاف تصور عموم از نظر قانون تهیه جهیزیه بر عهده زن نیست و مرد باید جهیزیه را تهیه کند در ادامه این مطلب با ما همرا باشید تا با ادله قانونی برایتان ثابت کنیم که تهیه جهیزیه با داماد است.

به موجب ماده 1106 قانون مدنی در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است. این مزیتی است که قانونگذار برای زن قائل شده است و به موجب آن زن می‌تواند از شوهر مطالبه نفقه کند و در صورت لزوم از طریق حقوقی و کیفری او را برای پرداخت نفقه تحت تعقیب قرار دهد. لازم به یادآوری است زن در صورتی استحقاق نفقه را خواهد داشت که از مرد تمکین کند و به تعبیر دیگر وظایف زناشویی خود را انجام دهد.

برای مطالعه هدایای نامزدی بعد از طلاق به چه کسی تعلق می گیرد؟ کلیک کنید.

حال ممکن است این سوال برایتان پیش آمده باشد که منظور از تمکین چیست؟

تمکین در معنای عام یعنی اینکه خانم وظایف خود را نسبت به همسر انجام دهد و از او در حدود قانون و عرف اطاعت نماید و ریاست شوهر را در خانواده پذیرا باشد. منظور از تمکین در معنای خاص هم روابط زناشویی است و در واقع مفهوم تمکین خاص اطاعت از نیاز‌های غریزی مرد از طرف زن می‌باشد (تأمین نیاز‌های جنسی زوج) البته تمکین خاص امر مطلقی نیست و زن موظف به انجام این امر بر طبق زمان، مکان و عرف می‌باشد بنابراین مواردی هم وجود دارد که زن مجاز است تمکین نکند به عنوان مثال در شرایطی که شوهر مبتلا به یکی از بیماری‌های مقاربتی جنسی باشد زن می‌تواند از تمکین امتناع کند که در این موارد زن حق دریافت نفقه را دارد. لازم به ذکر است که این وظیفه فقط مخصوص زن نیست و مرد هم در حدود عرف و معمول باید با همسر خود رابطه جنسی برقرار کند.

 

نفقه چیست و شامل چه مواردی می‌شود؟

به موجب ماده 1107 قانون مدنی نفقه عبارت است از همه نیاز‌های متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل: مسکن، البسه، غـذا، اثاث منزل، هزینه‌های درمانی و بهداشتی و نیز خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا بیماری که شوهر مکلف است همه آن‌ها را متناسب با وضعیت خانوادگی و اجتماعی زن فراهم کرده و در اختیار او قرار دهد. طبق نظر دکتر کاتوزیان نفقه عبارت است از تمام وسایلی که زن با توجه به درجه تمدن، محیط زندگی و وضع جسمی و روحی خود بدان نیازمند است. تشخیص اینکه کدام وسیله را باید از ارکان نفقه زن به شمار آورد با عرف است و ملاک ثابتی در این خصوص وجود ندارد.

همان طور که ملاحظه نمودید جهیزیه که همان لوازم خانگی است از اجزاء نفقه بوده اصولاً در شرع اسلام شوهر دو تکلیف مالی نسبت به زن دارد، یکی مهریه است که مقدار آن در حین عقد و با توافق زوجین تعیین می‌شود. دیگری نفقه است که برخلاف مهریه، فقط یک حق و دین مالی است که زن می‌تواند آن را مطالبه کند. نفقه یک حکم تکلیفی است که حتی اگر زن استطاعت مالی داشته باشد از گردن مرد ساقط نمی‌شود. بنابراین، از نظر فقهی و قانونی تردیدی وجود ندارد که تأمین کلیه وسایل زندگی بر عهده شوهر است و از ابتدای تشکیل خانواده شوهر بایستی وسایل مورد نیاز زندگی را تأمین نماید؛ لذا جهیزیه اهدایی از جانب خانواده دختر صرفا نشانه محبت است و پیشکشی از سوی خانواده زن و از سر علاقه و احترام به فرزند بوده و نیز کمکی به زوج جوان در آستانه شروع زندگی‌شان است و قانونا هیچ وظیفه‌ای در این خصوص ندارند. در صورتی که جهیزیه از جانب خانواده عروس تهیه شده باشد جز اموال و دارایی زن است و شوهر نسبت به آن در حکم امین است و می‌تواند از وسایل منتفع شود، ولی مالکیتی برای وی ایجاد نمی‌شود.



وقتی می‌گوییم که مالکیت جهیزیه برای زن است، بدین معناست که زوجه در هر زمانی می‌تواند آن را مطالبه کرده و هر اقدام مالکانه‌ای را نسبت به اموال خویش انجام دهد، مثلا آن‌ها را به فروش رساند، هدیه دهد، تخریب یا مفقود نماید و یا استرداد جهیزیه را بخواهد؛ بنابراین آوردن جهیزیه به منزل شوهر به معنی انصراف از مالکیت یا شریک ساختن شوهر در آن نیست بلکه حق مالکیت زوجه باقی می‌ماند و شوهر از منافع آن بهره مند می‌شود و تنها می‌تواند به صورت متعارف از آن استفاده کند.

زن همچنین می‌تواند از جهیزیه‌اش استفاده نکرده و از شوهر وسایل منزل را تقاضا کند. شوهر همچنین حق ندارد اسباب جهیزیه را بفروشد در این صورت مسئول جبران خسارت و برگرداندن عین یا مثل یا قیمت است و این موضوع تحت عنوان فروش مال غیر مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است که زوج در صورت استفاده درست نسبت به اموال مسئولیت ندارد مثلاً اگر جهیزیه زن بر اثر افتادن در هنگام حمل و نقل یا نوسان برق صدمه دید یا اینکه بر اثر مرور زمان مستهلک شد، زوج هیچ مسئولیتی در این خصوص ندارد و نیازی نیست غرامتی به زوجه بدهد.

همان طور که گفتیم اگر جهیزیه از سوی زوجه تهیه شده باشد متعلق به وی است و اگر زمانی زن فوت کند، اموالی که از او به جا می‌ماند به میزان سهم الارث به ورثه تعلق می‌گیرد جهیزیه نیز به چنین سرنوشتی دچار می‌شود. اگر زوج و زوجه صاحب فرزند باشند، یک چهارم اموال به مرد به ارث می‌رسد و اگر صاحب فرزندی نباشند، یک دوم اموال به مرد به ارث رسیده و بقیه اموال میان سایر وراث تقسیم می‌شود.

برای مطالعه برای معامله و ضمانت چک بهتر است یا سفته؟ کلیک کنید.

مالکیت جهیزیه در اختیار زوجه است

نکته قابل توجه در این است که مالکیت وسایلی که زن به خانه شوهر می‌آورد در اختیار زن است و مرد تنها به عنوان یک امین، می‌تواند از این وسایل استفاده کند.

وقتی می‌گوییم که مالکیت جهیزیه برای زن است، بدین معناست که زوجه در هر زمانی می‌تواند آن را مطالبه کرده و هر اقدام مالکانه‌ای را نسبت به اموال خویش انجام دهد، مثلا آن‌ها را به فروش رساند، هدیه دهد، تخریب یا مفقود نماید و یا استرداد جهیزیه را بخواهد؛ بنابراین آوردن جهیزیه به منزل شوهر به معنی انصراف از مالکیت یا شریک ساختن شوهر در آن نیست بلکه حق مالکیت زوجه باقی می‌ماند و شوهر از منافع آن بهره مند می‌شود و تنها می‌تواند به صورت متعارف از آن استفاده کند.

همان طور که گفتیم جهیزیه مالی است که متعلق به زوجه است و اگر زمانی زن فوت کند، اموالی که از او به جا می‌ماند به میزان سهم الارث به ورثه تعلق می‌گیرد جهیزیه نیز به چنین سرنوشتی دچار می‌شود. اگر زوج و زوجه صاحب فرزند باشند، یک چهارم اموال به مرد به ارث می‌رسد و اگر صاحب فرزندی نباشند، یک دوم اموال به مرد به ارث رسیده و بقیه اموال میان سایر وراث تقسیم می‌شود.

لازم به ذکر است در صورتی که زوج بدون اذن همسر، اقدام به فروش جهیزیه نماید این اقدام فروش مال غیر محسوب می‌شود چرا که زوج مالکیتی بر جهیزیه ندارد البته زوجه باید بتواند ثابت کند اموال متعلق به اوست که از طریق ارائه سیاهه یا فاکتور یا شهادت شهود می‌تواند این کار را انجام دهد. در صورت محکومیت، زوج مکلف است عین مال و در صورت نبودن عین آن، مثل یا قیمت آن را به زوجه برگرداند.

مطابق قانون زوج در صورت استفاده درست، نسبت به اموال مسئولیت ندارد. مثلاً اگر جهیزیه زن بر اثر افتادن در هنگام حمل و نقل یا نوسان برق صدمه دید یا اینکه بر اثر مرور زمان مستهلک شد، زوج هیچ مسئولیتی در این خصوص ندارد و نیازی نیست غرامتی به زوجه بدهد.

نکته مهم که باید درباره جهیزیه دانست این است که اموال و وسایلی را که شوهر در طول زندگی مشترک خریداری می‌کند حتی آنچه را که در اثر خرابی یا استهلاک جهیزیه زن خریداری می‌کند، جزء جهیزیه نیست. جهیزیه همان است که در شروع زندگی مشترک زن به خانه شوهر آورده است و اگر در طول زمان این وسایل خراب یا مستهلک شوند، شوهر مسئولیتی و تکلیفی برای پرداخت وجه آن یا دادن جایگزین ندارد؛ بنابراین اگر سالیانی از زندگی گذشته باشد بدیهی است که بعضی از وسایل منزل مستهلک و یا بعضا خراب می‌شوند. زن اگر بخواهد این زمان دادخواست استرداد جهیزیه بدهد فقط آنچه باقی مانده را می‌تواند مسترد نماید.

چگونگی استرداد جهیزیه

زن می‌تواند هر زمان چه در هنگام زندگی مشترک چه در حین طلاق و چه بعد از طلاق جهیزیه‌ای را که به منزل شوهر آورده است مطالبه نماید. برای این کار باید دادخواست تنظیم کند برای تعیین دادگاه صالح باید گفت اگر جهیزیه مذکور زیر 20 میلیون تومان باشد دادخواست باید به شورای حل اختلاف ارائه گردد در غیر این صورت در صلاحیت دادگاه خانواده می‌باشد.

وقتی خواستید دادخواست استرداد جهیزیه بدهید حتماً در ستون خواسته علاوه بر استرداد جهیزیه صدور قرار تأمین خواسته پیش از ابلاغ را هم ذکر کنید این باعث می‌شود پیش از اینکه زوج اموال را از خانه خارج کند آن‌ها را توقیف کنید. معمولاً دادورز (مامور اجرای احکام) اموال را در محل توقیف کرده و به خود زوج به عنوان امین می‌سپارد که در این صورت زوج امین اموال محسوب شده و هر اتفاقی که برای اموال بیفتد او مسئول است.

در صورتی که می‌خواهید دعوای استرداد جهیزیه را مطرح کنید لازم است نکات زیر را رعایت کنید:
1- در صورتی که زوجه قصد استرداد جهیزیه خود را دارد، مطلوب است پیش از اقامه قانونی دعوا در محاکم، با ارسال اظهارنامه توسط دفاتر خدمات قضایی الکترونیک به طرفیت زوج، درخواست خود را مطالبه نماید تا چنانچه زوج مخالفتی نداشته باشد، بدون ورود به بستر قضایی و مراجع دادگستری، از طرق مسالمت آمیز، باز پس گیری جهیزیه انجام شود.

2- باید توجه داشت دعوای استرداد جهیزیه دعوایی مالی است، لذا تا عین جهیزیه و اقلام آن موجود باشد، طرح دعوای استرداد قیمت جهیزیه هیچ گونه وجاهت قانونی نداشته و در محاکم قابل استماع نیست؛ مگر اینکه زوجه مدعی نقص یا تلف برخی اقلام از جانب زوج باشد که در این صورت ابتدا باید انتساب تلف توسط زوج را ثابت کرده و پس از آن دادخواستی مبتنی بر رد قیمت جهیزیه تنظیم و تقدیم نماید. لازم به ذکر است که استهلاک اقلام جهیزیه ناشی از استعمال متعارف زوج از وسایل در دوران زندگی مشترک نمی‌تواند موضوع دعوای استرداد جهیزیه قرار گیرد.

3- در دعوای استرداد جهیزیه، نمی‌توان طلا‌های متعلق به زوجه را در زمره اقلام جهیزیه لحاظ نمود، چرا که اطلاق عنوان جهیزیه بر وسایل، متضمن استفاده مشترک زوجین و انتفاع از آن است، در حالی که طلا مخصوص زوجه بوده و استعمال آن مختص خود اوست و عرفا ذیل اقلام جهیزیه نمی‌گنجد.

4- انتقال جهیزیه از منزل شوهر به هر جای دیگر توسط زوجه هیچ گونه منع قانونی ندارد. با این حال ممکن است مسائلی پیش بیاید که در نهایت به ضرر زوجه تمام شود به عنوان مثال ممکن است زوج شکایتی مبنی بر سرقت اموال توسط زوجه یا حضور اشخاص غریبه در منزل جهت انتقال وسایل و مسائلی از این قبیل را مطرح کند؛ لذا مطلوب است استرداد جهیزیه با حکم اجرای احکام و حضور دادورز (مأمور اجرا) در محل بوده و یا هنگام انتقال شاهدانی از دوستان و آشنایان یا همسایگان حاضر باشند.

5- در صورتی که بخواهید دادخواست استرداد جهیزیه بدهید باید دلیل و مدرکی بابت اینکه جهیزیه شما واقعاً چه چیز‌هایی بوده داشته باشید بهترین چیز هم رسیدی است که تحت عنوان سیاهه داماد به شما می‌دهد. بهتر است علاوه بر داماد چند نفر از اقوام داماد هم ذیل سیاهه را به عنوان شاهد امضا کنند. اگر سیاهه در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم شود، حکم سند رسمی را پیدا می‌کند و اعتبار بیشتری خواهد داشت. البته در جامعه ما چنین امری معمول نیست که زوج را به دفترخانه ببرند و از او امضا بگیرند.

بلکه معمولاً فهرستی را می‌نویسند و از زوج بابت آن امضا می‌گیرند که این وسایل به عنوان جهیزیه در اختیار او قرار گرفته است. در سیاهه معمولاً توصیف می‌شود که مثلاً فرش از چه نوعی است؟ ماشینی است یا دستباف؟ چه مارکی دارد و…

مدارک مورد نیاز برای دادخواست استرداد جهیزیه

1- فهرست جهیزیه (سیاهه جهیزیه) که به امضای زوج و 2 نفر شاهد رسیده است.
2- فاکتور‌های خرید وسایل جهیزیه (در صورت نداشتن لیست جهیزیه)
3 – شهادت شهود
4 – سند ازدواج
5 – به همراه داشتن کارت ملی و شناسنامه


هدایای نامزدی بعد از طلاق به چه کسی تعلق می گیرد؟

استرداد هدایا در دوره نامزدی که منجر به ازدواج نشده است

قانون مدنی در مواد 1037 الی 1040 به این موضوع پرداخته است دوران نامزدی دوره ای است که مراسم خواستگاری انجام شده است ولی هنوز منجر به وقوع عقد نکاح نشده است باید توجه کرد از لحاظ قانونی این دوران را که هنوز زوجیت تشکیل نشده است با دوران عقد یعنی حد فاصل وقوع عقد نکاح و شروع زندگی مشترک را نباید با هم اشتباه گرفت. مواد مذکور در خصوص استرداد هدایای نامزدی صرفا مختص دوران نامزدی است و نه دوران عقد. بر طبق قانون هر یک از نامزد ها تاکید می کنم هر یک از نامزد ها و نه والدین آن ها می تواند اگر نامزدی به هم بخورد و منجر به وصلت نشود هدایایی را که به طرف دیگر یا والدین او داده مسترد نماید. اگر بخشی از هدایا موجود نباشد قیمت آن ها پرداخت می شود.

نکته: اگر دوران نامزدی یکی از نامزد ها فوت کند از مقررات مذکور نمی توان استفاده کرد.

استرداد هدایا در نامزدی که منجر به ازدواج شده است

همانطور که گفته شد مواد 1037 الی 1040 قانون مدنی در خصوص استرداد هدایایی است که در دوره نامزدی داده شده و منجر به وصلت نشده است اما اگر منجر به وصلت (عقد نکاح) شود برای استرداد هدایا باید به عمومات یعنی مقررات عقد هبه موضوع مواد 795 الی 807 قانون مدنی مراجعه کرد.

یکی از مواردی که بر طبق بند 2 ماده 803 قانون مدنی رجوع به هبه امکان پذیر نیست موردی است که هبه معوض باشد توجه داشته باشید که عوض هبه می تواند مادی یا معنوی باشد. نظر غالب در رویه قضایی این است با وقوع عقد نکاح دیگر امکان رجوع به هدایای نامزدی میسر نیست زیرا قضات محترم – به درستی – عقد نکاح را عوض معنوی هدایای داده شده در نظر می گیرند که با این وصف هبه معوض محسوب می شود و غیر قابل رجوع.

در این زمینه آراء بسیاری در محاکم صادر شده است که به نمونه ای از آن که از شعبه محترم 6 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادر شده است و رای بدوی شعبه 148 دادگاه عمومی تهران نقص کرده است ارائه می شود:

تجدیدنظرخواهی آقای ع.م. به وکالت از خانم س.ر. به طرفیت آقای م.ر. نسبت به دادنامه شماره 822-12/11/90 شعبه 148 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن به استرداد طلا و جواهرات و سرویس غذاخوری [و] ست حوله به شرح فاکتورهای استنادی درحق تجدیدنظرخوانده محکومیت حاصل نموده وارد است استناد و استدلال دادگاه نخستین به ماده 1037 قانون مدنی و قابل استرداد بودن هدایای طرفین در دوران نامزدی به جهت عدم حصول وصلت منصرف از موضوع دعوی است زیرا به موجب سند نکاحیه شماره 5047-دفتر رسمی ازدواج 333 حوزه ثبت تهران طرفین زن و شوهر شرعی و قانونی بوده و پس از مدتی زندگی مشترک به دلالت دادنامه‌های 961-13/7/90 شعبه 263 دادگاه حقوقی تهران و 1642-1/9/90 شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران زوجیت به طلاق انجامیده است بنابراین بر فرض صحت ادعا و اعطاکردن اقدام مذکور به تجدیدنظرخواه به جهت معوض فرض شدن هبه و هدایای دوران زندگی مشترک قابلیت استرداد ندارد و دادگاه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و بند 2 ماده 803 قانون مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته حکم به بی‌حقی تجدیدنظرخوانده صادر و اعلام می‌دارد این رأی قطعی است.

برای مطالعه مقاله قوانین وراثت که کسی نمیداند! کلیک کنید.

استرداد هدایا در دوره عقد یا زندگی مشترک قبل یا بعد از طلاق

بسیار از ما سوال می شود که تکلیف طلا در طلاق چگونه است یا وضعیت حقوقی طلاهای زن بعد از طلاق چگونه است و به کرات دیده شده است که دادخواست استرداد طلا از زوجه تقدیم دادگاه شده است باید گفت که دادخواست مطالبه طلاجات در اکثر موارد به نتیجه نمی رسد، همانطور که گفته شد قانون حاکم استرداد هدایای زندگی مشترک مواد 795 الی 803 قانون مدنی است. خوب است به این نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه دقت شود:

نظریه 7/206 مورخ 18/1/75 سؤال: زوج به استناد فاکتورهای خرید دادخواست استرداد مقداری طلاجات و ساعت مچی که برای همسرش خریده بود می ‌نماید آیا در صورت اثبات خرید آن توسط زوج، می‌توان حکم به استرداد آن صادر کرد یا خیر؟ و اگر زوجه نیز متقابلاً دادخواست استرداد پارچه کت و شلوار و حلقه طلا و ساعت مچی مردانه داده باشد چه حکمی می‌توان صادر نمود؟

نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه: «چنانچه احراز شود که تحویل طلا و جواهرات خریداری‌ شده برای زوجه یا زوج به عنوان هبه یا عاریه در اختیار طرف مقابل گذاشته شده است در صورت اول با توجه به ماده 803 قانون مدنی و رعایت بندهای ذیل آن و در صورت دوم با در نظر گرفتن مقررات مربوط به عاریت قابل استرداد است. اما اگر ثابت شود که اشیای مذکور به صورت هبه معوض رد و بدل شده است در این صورت قابل استرداد نخواهد بود.»

با این وصف اگر زوج هدایایی را به عقد از خریده و هبه کرده است و فاکتور خرید آن ها را در اختیار دارد می تواند دادخواست رجوع از هبه و استرداد طلا به طرفیت زوجه تقدیم دادگاه کند. البته به شرط این که هبه معوض نبوده و عین مال هبه داده شده هنوز در مالکیت و اختیار زوجه باشد، قابل استرداد است.

بر طبق مواد 1027 و 1028 قانون مدنی هر یک از نامزدها می تواند در صورت به هم خوردن نامزدی و منجر به عقد نکاح نشدن هدایایی را که به طرف دیگر یا پدر و مادر او داده است مطالبه کند و اگر عین هدایا موجود نباشد قیمت آن ها را دریافت خواهد کرد مگر آن که هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.

نکته: استرداد هدایا فقط در خصوص هدایای دوره نامزدی است و مشمول هدایای زمان عقد نکاح نمی شود.

بعضی به اشتباه فکر می کنند می توانند هدایای دوره عقد را نیز مسترد کنند که اشتباه می باشد. با توجه به نشست های قضایی قضات و نظر کمیسیون های تخصصی هدایای عقد مثل طلاهایی که به زن داده می شود قابل استرداد نمی باشد به این تحلیل حقوقی که در اینجا هبه معوض است و رسیدن به وصلت و نکاح عوض معنوی است.

برای مطالعه مقاله معرفی بهترین وکیل پایه یک دادگستری کلیک کنید.

تکلیف هزینه های دوران نامزدی پس از به هم خوردن آن چیست؟

نامزدی معمولا در ابتدای راه زندگی مشترک که همان نامزدی است طرفین برای ابراز علاقه به یکدیگر، هدایا و به اصطلاح یادگاری های زیادی به هم می دهند و گاهی هم برای پدر و مادر یکدیگر کادو می خرند. این در حالی است که اگر هر یک از دو طرف به دلایل مختلف از این ازدواج منصرف شود و تصمیم بگیرد که نامزدی را به هم بزند، او و طرف مقابل می توانند از همدیگر بخواهند هدیه ها را پس بدهند. در صورتی که عین هدایا به هر دلیل وجود نداشته باشد باید قیمت آن پرداخت شود جز در مواردی که فرد در نگهداری از وسایل کوتاهی نکرده و از آن مراقبت کافی کرده باشد اما به دلیلی وسیله مورد نظر از بین برود.

البته باید به این موضوع تاکید کرد که اگر اصل هدایا از بین رفته باشد صرفا قیمت آنهایی را می شود درخواست کرد که معمولا نگه داشته می شود اما قیمت هدایای مصرف شدنی مانند لباس و عطر را نمی شود مطالبه کرد.

نکته: اگر نامزدی بر اثر فوت یکی از طرفین بر هم خورد طرف مقابل نمی تواند هدایا را مطالبه کند.

معمولا در دوره نامزدی افراد مبالغی را برای مواردی مانند برگزاری جشن هزینه می کنند؛ اگر هر یک از طرفین متحمل هزینه ای برای برگزاری جشن نامزدی شد در صورت به هم خوردن این موضوع می تواند هزینه مورد نظر را از طرف مقابل بگیرد.

نکته: هر یک از طرفین ازدواج می توانند از طرف مقابل بخواهند به پزشک مراجعه کرده و پس از انجام معاینات لازم، گواهی پزشکی درباره سلامت خود ارایه کند تا از سلامت طرف مقابل مطمئن شود. قانون گذار گواهی صحت سلامت را به بیماری های مسری که ممکن است به دیگران منتقل شود مانند سفلیس و سل محدود کرده است.

خسارت بر هم زدن نامزدی قابل وصول است؟

از نظر قانون با عقد نکاح کاملا متفاوت است و به عبارت دیگر مطلقا آثار نکاح را ندارد. نامزدی حاصل خواستگاری مرد و موافقت زن برای ازدواج و توافق آنها برای ازدواج با یکدیگر است. آنچه باید توجه داشت اینکه حتی اگر قرارداد مکتوب در خصوص وعده ازدواج و نامزدی نوشته شده باشد و بر سر مسائل مالی مثل مهریه و امثالهم هم توافق شده باشد باز هم این نامزدی و قرارداد الزام آور نیست.

ماده 1035 قانون مدنی : وعده ازدواج ایجاد علقه زوجیت نمی کند اگرچه تمام یا قسمتی از مهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقرر گردیده پرداخته شده باشد بنابراین هریک از زن و مرد مادام که عقد نکاح جاری نشده می تواند از وصلت امتناع کند و طرف دیگر نمی تواند به هیچ وجه او را مجبور به ازدواج کرده و یا از جهت صرف امتناع از وصلت مطالبه خسارتی نماید.

پس در هیچ فرضی و به هیچ وجه نمی توان کسی را اجبار به عقد (ازدواج) با دیگری کرد حتی اگر تعهد داده باشد و هزینه های گزاف متحمل شده باشد.

  • حال سئوال اصلی این است که اگر کسی نامزدی با دلیل یا بی دلیل موجه بر هم بزند و در این راستا طرف مقابل هزینه هایی کرده باشد آیا این خسارات قابل مطالبه است ؟

آخر ماده 1035 قانون مدنی مقرر کرده است که به صرف امتناع از وصلت نمی توان مطالبه خسارت کرد. ماده 1036 قانون مدنی هم در مورخ 1370/1/8 منسوخ و حذف شد. این ماده قبلا مقرر می داشت: «اگر یکی از نامزدها وصلت منظور را بدون علت موجهی به هم بزند، در حالی که طرف مقابل با ابوین او یا اشخاص دیگر به اعتماد وقوع ازدواج مغرور شده و مخارجی کرده باشند، طرفی که وصلت را به هم زده است باید از عهده خسارات وارده بر آید ولی خسارات مزبور فقط مربوط به مخارج متعارفه خواهد بود.»

برای مطالعه مقاله برای معامله و ضمانت چک بهتر است یا سفته؟ کلیک کنید.

از انتهای ماده 1035 قانون مدنی و حذف ماده 1036 قانون مدنی حقوقدان ها مثل دکتر عبدالحسین شیروی در کتاب حقوق خانواده این چنین استنباط می کنند که به صرف امتناع از ازدواج نمی توان خسارت گرفت ولی اگر اثبات شود به دلایل دیگر خساراتی به طرف مقابل در اثر برهم زدن نامزدی وارد شده است بر طبق قواعد مسئولیت مدنی قابل مطالبه است. در تایید این نظر می توان به ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 استناد کرد که نامزدی و خسارات ناشی از آن را در صلاحیت دادگاه خانواده قرار داده است.

  • سئوال دیگر اینکه اگر طرفین توافق کنند که اگر نامزدی توسط یکی از آنها به هم بخورد و از ازدواج امتناع کند بایستی فلان مبلغ خسارت پرداخت کند آیا این خسارت موجه است؟

از نظر ما این خسارت قراردادی مالی خالی از اشکال است

  • سئوال دیگر این است که اگر عقد نکاح منعقد شود و طرفین با یکی از آنها متحمل هزینه هایی مثل عروسی و عقد و امثالهم شود ولی در عمل زندگی مشترک شروع نشودو کار به طلاق بکشد هزینه های انجام شده قابل وصول است؟

به نظر ما خیر. مگر اینکه بر طبق قواعد مسئولیت مدنی اقامه دعوی شود و ورود خساراتی با شرایط مقرر اثبات شود.


دعاوی منابع طبیعی چیست؟

دعاوی منابع طبیعی از جمله امور رایج و متداولی هستند.اموراتی که از طرف افراد حقیقی و حقوقی طرح و در دادگاه مورد بررسی قرار می گیرند. هر گونه تصرف غیر قانونی اراضی طبیعی و ملی از طرف افراد سبب طرح دعاوی کیفری در منابع طبیعی خواهد شد. امروزه علاقه افراد به زندگی شهری باعث بالا رفتن ساخت و ساز در بسیاری از مناطق شده است. همین امر موجب شده بسیاری از افراد اقدام به ایجاد تغییر در ساختار زمین های طبیعی کنند.

در واقع دعاوی منابع طبیعی با هدف استفاده شخصی و همچنین ساخت خانه و منازل مسکونی صورت می گیرد. به همین دلیل این ساخت و سازها و تغییرات ایجاد شده سبب بروز تضاد در منافع اداره منابع طبیعی و افراد می شود. به این معنی که افراد حقیقی یا حقوقی با ارائه مدرک سابقه آباد شدن زمین خود را مالک آن می دانند. از طرفی اداره منابع طبیعی نیز با استناد به اسناد و مدارک موجود اراضی مورد مناقشه را جزو منابع طبیعی می داند. در همین رابطه دولت و قانون گذار راه های مختلفی را برای رفع این اختلافات در نظر گرفته اند. مهم ترین آن ها دعاوی مربوط به منابع طبیعی است.

منابع طبیعی چیست؟

پیش از آنکه به بحث دعاوی منابع طبیعی بپردازیم لازم است بدانیم منابع طبیعی چیست؟ و اصولاً به چه اراضی و اموالی منابع طبیعی گفته می شود. به طور کلی زمین هایی که در آن ها درختان غیر کشاورزی دیده می شوند و علاوه بر آن در مالکیت شخص خاصی نباشند جزو منابع طبیعی به شمار می آیند. البته عدم دخالت انسان در آباد کردن و سر سبز کردن این زمین ها دلیل دیگری برای طبیعی بودن آن ها است.

ملاک اصلی برای اینکه زمینی جزو منابع طبیعی باشد یا نباشد سابقه احیای آن زمین است. بنابراین مالکیت مالک هیچ تأثیری بر این تصمیم ندارد. به این معنی که اگر افراد سند مالکیت زمین و یا مکانی را ارائه دهند اما بر روی آن آثاری از کار و کشاورزی دیده نشود جزو منابع طبیعی محسوب می شود.

دعاوی منابع طبیعی چه زمانی قابل طرح است؟

دعاوی منابع طبیعی زمانی قابل طرح هستند که یک یا چند قطعه زمین سهواً و یا اشتباهی جزو اراضی ملی معرفی شود. در چنین حالتی فرد مدعی مالکیت آن زمین، نمی تواند ادعایی در این خصوص داشته باشد. هر گونه تصرف او در آن زمین غیر قانونی بوده و موجب برخورد قانونی با او خواهد شد. در این هنگام فرد می تواند جهت پس گرفتن زمین خود از اداره منابع طبیعی شکایت و طرح دعوا کند.

در طرح و تنظیم دعوای مربوطه از اداره منابع طبیعی لازم است مانند تمام دعواهای حقوقی، خواهان و خوانده دادخواست محرز باشند. خواهان همان شخصی است که ادعای مالکیت زمین مورد مناقشه را دارد و خوانده نیز اداره یا سازمان منابع طبیعی است. در جریان رسیدگی به دعوای مربوطه خواهان باید قادر به ثابت مالکیت خود باشد. همچنین باید بتواند ثابت کند که زمین مورد مناقشه جزو اراضی منابع طبیعی نیست.

نکته مهم در دعاوی منابع طبیعی آن است که خواهان باید توانایی اثبات این مطلب را داشته باشد که او در زمان تصویب قانون ملی شدن جنگل ها و مراتع و یا پیش از آن مالک ملک بوده است. همان طور که قبلاً ذکر شد خوانده این دعوی سازمان منابع طبیعی است. با این حال گاهی ممکن است این سازمان زمین مربوطه را در اختیار نهاد دیگری قرار داده باشد که در این حالت باید نام آن نهاد و یا سازمان نیز به عنوان خوانده در متن دادخواست ذکر شود.

مدارک مورد نیاز جهت رسیدگی به دعاوی منابع طبیعی

برای رسیدگی به دعوای منابع طبیعی در مراجع و مراکز قضایی لازم است مدارکی مانند فرم تکمیل شده دادخواست، مدارک قابل استناد مالکیت، نقشه دارای مختصات و دلیل سمت دعاوی مربوط به منابع طبیعی را ارائه داد.

راه های طرح دعاوی منابع طبیعی

در دعاوی منابع طبیعی در صورتی که سازمان منابع طبیعی در مقام خواهان باشد برای پس گرفتن زمین هایی که افراد آنها را تصرف کرده اند در دادسرا طرح دعوا خواهد شد. لازم به ذکر است که در دعوایی که منابع طبیعی خواهان است با توجه به در دست داشتن اسناد و مدارک و دلایل کافی معمولاً دادستان رأی به محق بودن این اداره صادر می کند. همچنین در مواردی که افراد حقیقی یا حقوقی در دعوای مربوطه در نقش خواهان ظاهر شوند می توانند در دیوان عدالت اداری مرتبط با سازمان منابع طبیعی طرح شکایت کنند.

مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض به اراضی ملی

در حال حاضر مرجع مسئول و مصلح جهت رسیدگی به دعاوی منابع طبیعی شعب ویژه دادگستری هستند. البته باید گفت که پیش تر مرجع صالح برای این کار هیئتی 7 نفره ای بوده است که از سال 1367 به مدت یک سال مسئولیت رسیدگی به دعاوی مذبور را بر عهده داشته است. اما بعد از اجرایی شدن قانون افزایش بهره وری بخش کشاورزی و منابع طبیعی در سال 1389 و مطابق تبصره یک ماده 9 قانون مزبور، رسیدگی به این دعاوی به شعب ویژه ای که از طرف رئیس قوه قضاییه تائید می شود واگذار گردید.

ادله های مهم جهت پس گرفتن زمین از طریق دعاوی منابع طبیعی

برای پس گرفتن زمین از طریق طرح و تنظیم دعاوی منابع طبیعی می توان از ادله ها و مدارک مهمی و متعددی استفاده کرد. عکس های هوایی، وجود آثار زراعت و کشاورزی، وجود آثار راه عبور در محدوده زمین مورد نظر، وجود قنات، جوی یا نهر آب و یا چاه آب از جمله این مدارک به شمار می آیند. بنابراین وجود این ادله های قوی و مستند دلیلی محرز و مشخص بر ملی نبودن زمین و عدم مالکیت منابع طبیعی هستند. لازم به ذکر است که عکس های هوایی از تمام اراضی در دهه های 30, 40 گرفته شده اند که تا به امروز موجود و قابل دسترسی هستند. این عکس ها کمک زیادی به روشن شدن حقیقت درباره این زمین ها می کنند. بنابراین عکس های هوایی را می توان مهم ترین مدارک ارائه شده در این باره دانست.

پرونده های ملکی انواع مختلفی دارند و در مراجع کیفری، حقوقی و ثبتی می توان آنها را پیگیری کرد.

نحوه پیگیری پرونده های ملکی

پرونده های ملکی یکی از پرونده های پر تکرار در دادگستری است. دعاوی ملکی در اثر ارتباط شخص با اموال غیر منقول به وجود می آیند. اموالی که امکان جا به جایی آن وجود نداشته باشد را غیر منقول می گویند. افراد مختلف مانند مالک و شخص ثالث درباره این گونه اموال حق و حقوقی دارند. از جمله حقوق مالک تصرف و مالکیت می باشد.

در پرونده های ملکی شخص ثالث نیز ممکن است ورود پیدا کند. به طور مثال درباره اموال غیر منقولی که وقف شده باشد، شخص ثالث از حق وقف برخوردار است. همچنین زمانی که اموال غیر منقول طی قرارداد سرقفلی یا اجاره در تصرف شخص دیگری در آید، این شخص درباره مال مذکور حق و حقوقی پیدا می کند.

وکیل متخصص در پرونده های ملکی

برای پیگیری پرونده های ملکی باید به سراغ وکیل متخصص رفت. این گونه پرونده ها دارای ظرافت و پیچیدگی های زیادی است و آیین دادرسی مربوط به خود را دارد.

وکیل ملکی با اشراف به مواد قانونی مختلف، آرا وحدت رویه صادره از دیوان عالی کشور، نظرات مشورتی و… پرونده ملکی را پیگیری می کند. ارتباطات و تعاملات گسترده وکیل در این باره اهمیت زیادی دارد. وکیل با نهاد ها و اشخاص مختلف ارتباط برقرار می کند و درباره صحت و سقم اسناد، نوع کاربری ملک، کد رهگیری و … اطلاعات لازم را به دست می آورد.

در پرونده های ملکی جمع آوری اسناد و مدارک اهمیت زیادی دارد. وکیل در اسرع وقت لایحه دفاعیه قوی نگارش می کند. اتلاف وقت در این گونه دعاوی ممکن است منجر به توقیف ملک یا مصادره آن شود. به همین دلیل باید پرونده ملکی را به وکیل متخصص سپرد.

مرجع صالح برای رسیدگی به دعاوی ملکی

پرونده های ملکی ممکن است در مراجع کیفری، حقوقی و ثبتی مورد پیگیری مواقع شوند. با توجه به موضوع پرونده هر کدام از دادگاه های حقوقی، کیفری و مراجع ثبتی صالح به رسیدگی می باشند. در برخی از پرونده ها امکان طرح موضوع در دادگاه کیفری وجود ندارد و در برخی دیگر پیگیری کردن از طریق دادگاه حقوقی نتیجه بهتری خواهد داشت.

بنابراین تشخیص این امر که پرونده های ملکی باید در کدام مرجع قانونی مطرح شود با وکیل خبره می باشد. اما از نظر محل طرح شکایت، دادگاه محل وقوع ملک صالح به رسیدگی است. در صورتی که عملیات ثبتی ملک پایان یافته باشد، اداره ثبت اسناد رسمی محل وقوع ملک به پرونده اختلاف ملکی رسیدگی می کند.

به این دلیل دادگاه محل وقوع ملک در پرونده های ملکی صالح به رسیدگی است که سایر امور حقوقی مربوط به ملک با سرعت بیشتری انجام می شود. به طور مثال در بیشتر دعاوی ملکی پرونده به کارشناسی ارجاع داده خواهد شد. در این صورت کارشناس فورا در محل وقوع ملک حاضر شده و گزارش خود را ارائه می کند و از اطاله دادرسی جلوگیری می نماید.

نحوه نگارش دادخواست دعاوی ملکی

در پرونده های ملکی وکیل ابتدا اختلاف حقوقی را مورد بررسی قرار می دهد سپس با توجه به مدارک و مستندات موجود به نگارش دادخواست ملکی می پردازد. بررسی صحت و سقم اسناد اهمیت زیادی دارد. وکیل با استعلام از مراجع قانونی درباره مدارک موجود اطلاعات دقیقی به دست می آورد.

پرونده های ملکی بسته به اینکه کیفری، حقوقی یا ثبتی هستند آیین دادرسی مختص خود را دارند. وکیل تمام نکات قانونی را در پیگیری چنین پرونده هایی لحاظ خواهد کرد. مزیت سپردن پرونده به وکیل ملکی آن است که از پرداختن به امور موازی در مسیر دادرسی جلوگیری خواهد شد.

برای پیگیری پرونده های ملکی نیاز به سعه صدر و صبوری است. وکیل پرونده ملکی با پشتکار و تلاش دلایل محکمه پسند را جمع آوری کرده و موکل خود را برای حضور در جلسات دادرسی آماده می کند.

در نگارش دادخواست دعاوی ملکی استناد به مواد قانونی مختلف باید مورد توجه قرار گیرد. وکیل باید بتواند مقام قضایی را اقناع نماید به همین دلیل اشراف به موضوعات مختلف و آشنایی با قوانین و آیین نامه های ثبتی در این باره راهگشا می باشد.

انواع پرونده های ملکی

پرونده های ملکی انواع مختلفی دارد. به طور مثال دعوی الزام به تنظیم سند رسمی، دعوی ابطال قرارداد، دعوی مطالبه اجرت المثل، دعوی تخلیه ید، دعوی اثبات وقفیت، دعوی ابطال وقفیت، دعوی خیانت متولی، دعوی انتصاب متولی، دعوی فروش مال غیر، دعوی استرداد ملک، دعوی رفع مزاحمت و… از جمله دعاوی است که حول اموال غیر منقول در دادگستری مطرح می شود.

همانطور که ملاحظه می شود پرونده های ملکی ممکن است درباره مالکیت یا حق استفاده و بهره برداری از آن باشد. یکی از دعاوی که در دادگستری شایع می باشد دعوی خلع ید، دعوی تخلیه ید و دعوی تصرف عدوانی است.

این سه دعوی شباهت های زیادی به هم دارند اما تفاوت هایی نیز با یکدیگر خواهند داشت. تشخیص نوع دعوی با وکیل ملکی است. به این ترتیب پس از مطالعه پرونده و تشخیص اینکه اختلاف درباره چیست لایحه دفاعیه قوی تنظیم خواهد کرد. در زیر درباره این سه دعوی توضیحاتی ارائه می شود.

پرونده خلع ید: دعوی خلع ید زمانی مطرح می شود که شخص از ابتدا مالک ملک بوده است اما شخص دیگری آن را غصب نموده باشد. در اینجا خواهان باید ابتدا مالکیت خود را بر ملک اثبات نماید و سپس خلع ید خوانده را از دادگاه بخواهد.

پرونده تخلیه ید: دعوی تخلیه ید در روابط موجر و مستاجر به وجود می آید. به این ترتیب که ابتدا تصرف خوانده به صورت قانونی و طبق قرارداد بوده است اما خواهان ادعا دارد که بعد از پایان قرارداد ادامه تصرفات شخص غیر قانونی است. ممکن است در مقام دفاع خوانده ادعای ابطال قرارداد یا انتقال ملک پس از پایان قرارداد را داشته باشد.

پرونده تصرف عدوانی: در پرونده تصرف عدوانی غاصب ملک دیگری را تصرف کرده است. تفاوت این نوع دعوی با دعوی خلع ید آن است که در خلع ید خواهان باید حتما مالکیت خود را اثبات نماید. اما در تصرف عدوانی خواهان باید سبق تصرفات خود را اثبات کرده و نیاز به ارائه سند مالکیت نیست.

برای پیگیری پرونده های ملکی نکات حقوقی مختلف باید مد نظر قرار داده شود. وکیل ملکی پس از جمع آوری مدارک مستند لایحه دفاعیه را نگارش می کند و از تضییع حقوق موکل خود جلوگیر خواهد کرد.

اگر به علت مشکلات حقوقی به دنبال یک وکیل ملکی مناسب هستید، مطالبی که در این محتوا گردآوری شده است، راهگشای شما خواهد بود.

وکیل ملکی کیست و چه وظایفی برعهده دارد؟

ممکن است شما نیز دچار مشکلات ملکی شده باشید و پیدا کردن راه چاره و مشورت با یک وکیل متخصص در این زمینه بتواند راه را برای شما هموار سازد. در این حالت بهترین وکیلی که می تواند شما را با قوانین پیچیده ی موجود آشنا کند، وکیل ملکی است. این گروه از وکلا در مورد دعاوی ملکی تخصص و تجربه ی فراوانی دارند و می توانند مسئولیت پرونده ی شما را به عهده بگیرند.

لازم به ذکر است که دعاوی ملکی، طیف وسیعی از دعاوی حقوقی می باشند که به اموال غیرمنقول و انسان ارتباط دارند. اموال غیر منقول نیز اموال و دارایی هایی هستند که امکان جابجاییِ مکان آنها وجود ندارد. در بعضی تقسیم بندی ها، این اموال شامل املاک و اراضی هستند. در تقسیم بندی های دیگر، برای هر یک از این عبارات، محدوده های خاصی در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال، اراضی به محدوده ی داخلی یا خارجیِ شهر تقسیم می شوند! املاک را نیز به انواع تجاری یا مسکونی تفکیک می کنند.

ضرورت حضور وکیل ملکی در پرونده

در بسیاری از پرونده های مالی که احتمال ایجاد خطا در پرونده ممکن است برای برخی از افراد، به ناحق ضرر و زیانی ایجاد کند! و یا حتی سود و منفعتی به وجود بیاورد، حضور یک وکیل ملکی کاردان می تواند درصد خطا را تا حد زیادی کاهش دهد. زیرا که چگونگیِ طرح دعوا و آگاهی داشتن از روند پرونده، از اهمیت بالایی برخوردار است. این مهم تا اندازه ای تاثیرگذار است که می تواند در روند دادرسی و تعیین محدوده ی حق طرفین دعوا تغییرات جدی ایجاد کند. حتی در پرونده هایی که یک ملک مورد تصرف قرار می گیرد، وکیل متخصص تشخیص می دهد که این پرونده یک دعوای حقوقی تصرف عدوانی است و یا یک پرونده ی کیفری .

به علت وجود چنین قوانین پیچیده ای، تنها وکیل ملکی ارزش معاملاتی ملک را می داند! وی با استفاده از این علم و آگاهی به قوانین و تبصره های شهرداری و مالیاتی، در زمان مناسب از ابراز و ادله ی موجود استفاده می کند تا حق موکل خود را بازپس بگیرد. زیرا که در این دعاوی، تنها یک اشتباه کوچک و یا ناآگاهی، می تواند ضررهای مالی سنگینی را به افراد وارد کند.

ویژگی های یک وکیل ملکی خوب

یک وکیل ملکی خوب می بایست شخصی آگاه، صادق و با حسن نیت و همچنین دارای اخلاق برگزیده باشد. یک وکیل خوب باید بتواند در برابر موانع و مشکلاتی که در پرونده به وجود می آید، صبور باشد! و با عقل و درایت کافی، مسائل را تجزیه تحلیل نموده و با جمع آوری ادله ی محکمه پسند، راه حلی منطقی خلق نماید. وظیفه ی این وکیل، تحققِ حقوق موکل و جلوگیری از تضییع حقوق وی است. همچنین علاوه بر تسلط و آگاهی از قوانین و مقررات مربوطه، باید بتواند آراء و رویه ی رایج دادگاه را به درستی پیش بینی کرده و در زمان مناسب، دلایل محکمی ارائه دهد. این وکلا علاوه بر ریزبینی و دقتی که به جزئیات پرونده دارند، با مشاوره هایی که به موکل خود می کنند، تمامی جوانب پرونده را برای موکل ترسیم می نمایند. همچنین با قلم شیوا و تسلطی که بر لوایح قانونی دارند، می توانند بهترین دادخواست و یا قرارداد را تنظیم نمایند.

سایر پرونده هایی که این وکلا می توانند بر عهده بگیرند

  1. پرونده های فسخ قرارداد: پایان دادن به یک قرارداد بین چند نفر.
  2. دعاوی خلع ید: درخواست خارج کردن متصرفان از ملک.
  3. دعوای تصرف عدوانی: این پرونده ها نیز مانند دعاوی خلع ید هستند و تنها در برخی جزئیات قانونی با یکدیگر تفاوت دارند.
  4. افراز ملک مشاع: تفکیک سهم هر یک از شرکا و صاحبان ملک.
  5. گرفتن دستور تخلیه ی ملک.
  6. دعاویسرقفلی: سرقفلی مبلغی است که مستاجر برای داشتن مالکیتِ منافعِ یک ملک، به موجر می پردازد. در این حالت، مالکیت ملک همچنان متعلق به موجر باقی خواهد ماند.
  7. دریافت اجاره های عقب افتاده.
  8. اخذ پایان کار برای ملک .
  9. پیگیری پرونده های اصل 49 : پرونده هایی که در آن، ملک به تملک و تصرف نهادهای اجرایی درآمده است.
  • جرائم مربوط به مواد مخدر.
  • کمیسیون ماده ی 56: پیگیری پرونده ی صاحبیناراضی و باغاتِ خارج از شهر و روستا که این املاک به صورت منابع ملی اعلام شده اند.
  • کمیسیون ماده ی 12: پیگیری درخواست متقاضیان زمین، با توجه به تشخیص دادن زمین موات از زمین دایر و بایر.
  • پیگیری دعاوی شرکت ها: ثبت شرکت، تنظیم و انعقاد قراردادها و اظهارنامه ها، انجام کارهای حقوقی شرکت و ….
  • پیگیری پرونده های خانواده: دریافت مهریه، نفقه و اجرت المثل؛ دریافت حضانت فرزندان؛ استرداد جهیزیه؛ طلاق و …
  • پیگیری دعاوی انحصار وراثت.
  • الزام به انجام تعهدات موجود در یک قرارداد.
  • الزام به تنظیم اسناد رسمی مربوط به یک ملک ، پیگیری وضعیت پایان کار و همچنین نبودن خلافی در حین کار و…
  • اثبات مالکیت یک ملک با توجه به ماده ی 35 قانون مدنی، اثبات مالکیت در املاکِ بدون سند و ….
  • تنظیم انواع قراردادها.

بهترین وکیل پایه یک دادگستری با بررسی پرونده راهنمایی های لازم را در اختیار موکل خود قرار می دهد. شما ممکن است با مشکلات حقوقی مختلفی روبرو شوید. پرونده های حقوقی دردسرهای زیادی با خود به همراه دارد. نگرانی هایی که در این مسیر به وجود می آید می تواند زندگی روزمره شما را مختل کند.

در چنین شرایطی مراجعه به وکیل پایه یک دادگستری خبره به شما کمک می کند که با آرامش خاطر بیشتری پرونده حقوقی را پیگیری نمایید. موسسه حقوقی دادیاران عدالت پرور با معرفی بهترین وکلای دادگستری موجب می شود که مشکلات حقوقی شما در کوتاه ترین زمان حل و فصل شود.

ویژگی برترین وکیل پایه یک دادگستری

وکیل پایه یک دادگستری برای آنکه بتواند نقش موثری در رفع اختلافات حقوقی ایفا کند باید از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار باشد. اولین ویژگی داشتن روحیه خستگی ناپذیر و سخت کوشی است. وکیل باید با تلاش بی وقفه پرونده را در مراجع قانونی و نهادهای قضایی پیگیری نماید.

داشتن تعاملات اجتماعی و ارتباطات گسترده در پیشبرد پرونده موثر می باشد. وکیل باید با نهاد های دولتی ارتباط برقرار کند. جمع آوری مدارک و مستندات کافی نیازمند گفتگو وکیل با اشخاص مطلع و کسانی است که در پرونده دخالت دارند.

یکی از ویژگی های مهم وکیل پایه یک دادگستری قدرت کلام و فن بیان ایشان می باشد. وکیل کارکشته با ارائه دلایل و مدارک قوی مقام قضایی را اقناع می کند و پرونده را به نفع موکل خود خاتمه می دهد.

تجربه وکیل و شرکت در پرونده های گوناگون موفقیت پرونده را تضمین می کند. دانش و تخصص وکیل در حل پرونده های حقوقی مهم است اما سابقه کاری و حضور وی در جریان دادرسی پرونده های مختلف کارآمد تر می باشد. آشنایی با رویه عملی دادگاه به وکیل کمک می کند که با اشراف بیشتری پرونده را پیگیری نماید.

 

وکیل پایه یک دادگستری در چه زمینه هایی فعالیت دارد؟

وکیل پایه یک دادگستری در زمینه های گوناگون به ارائه خدمات حقوقی می پردازد. حقوق خصوصی یکی از حوزه های پرکار بوده و وکیل در این زمینه پرونده های زیادی را پذیرش می کند. اختلافات خانوادگی یکی از حیطه های حقوق خصوصی است.

طلاق، مطالبه مهریه، دریافت حضانت فرزند و… از جمله مشکلات خانوادگی است که افراد با آن مواجه می شوند. این گونه پرونده ها اضطراب و پریشانی زیادی برای افراد به وجود می آورد. مراجعه به کارشناس حقوقی و دریافت مشاوره تخصصی می تواند بسیار کمک کننده باشد.

وکیل پایه یک دادگستری پرونده های ملکی را به دقت مورد بررسی قرار می دهد. جمع آوری مدارک محکمه پسند و نگارش لایحه دفاعیه قوی در این زمینه بسیار اهمیت دارد. پرونده هایی که درباره املاک و مستغلات تشکیل می شود ممکن است میان افراد حقیقی یا حقوقی باشد. وکیل کاربلد با اشرافی که در این گونه پرونده ها دارد از حقوق موکل خود دفاع خواهد کرد.

بهترین وکیل تهران در زمینه حقوقی عمومی و پرونده هایی که به دیوان عدالت اداری ارسال می شود نیز فعالیت دارد. حقوقی کیفری یکی دیگر از زمینه های فعالیت وکیل دادگستری است. پرونده های کیفری حساسیت زیادی دارد. نتیجه این پرونده ها می تواند مخاطرات زیادی برای موکل به وجود بیاورد. اعدام، حبس، جزای نقدی و شلاق از جمله مجازات هایی است که در پرونده های کیفری تعیین می شود.

وکیل پایه یک دادگستری با دقت و ریزبینی پرونده های حقوقی را مورد بررسی قرار می دهد و سپس با انجام تحقیقات دفاعیات لازم را به دادگاه ارائه می کند.

 

نگارش دادخواست به کمک وکیل پایه یک

نگارش دادخواست توسط وکیل پایه یک دادگستری با رعایت نکات حقوقی مختلف انجام می شود. وکیل برای نگارش دادخواست اولیه دادگاه صالح و مهمترین خواسته های موکل را در نظر می گیرد. عدم توجه به نکات قانونی و حقوقی موجب رد دادخواست خواهد شد.

نگارش دادخواست اولیه مهمترین بخش پیگیری پرونده حقوقی است. اگر وکیل پایه یک دادگستری با استدلال قوی دادخواست را تهیه نماید می توان به نتیجه پرونده امیدوار بود. وکیل دلایل و مدارک لازم را جمع آوری می کند و در مقام دفاع لایحه ای محکم و مستند نگارش می کند.

هزینه پیگیری پرونده توسط دادگستری

پرداخت حق الوکاله وکیل پایه یک دادگستری یکی از هزینه هایی است که در جریان پیگیری پرونده های حقوقی و ملکی انجام می شود. هزینه دادرسی با توجه به نوع دعوی مشخص خواهد شد. با توجه به اینکه دعوی مالی و غیر مالی باشد هزینه مربوطه به حساب دادگستری واریز می شود.

وکیل پایه یک دادگستری با دریافت هزینه منصفانه پرونده های حقوقی را پذیرش می کند. به این ترتیب افراد می توانند در مدت زمان کوتاه و صرف هزینه اندک اختلافات حقوقی خود را حل و فصل نمایند.

آدرس بهترین وکیل تهران

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری باید به مراکز حقوقی معتبر مراجعه کرد. موسسه حقوقی دادیاران عدالت پرور برای انتخاب وکیل ماهر شما را راهنمایی می کند. این موسسه با وکلای متخصص همکاری می کند و موجب می شود که در کوتاه ترین زمان به نتیجه دلخواه خود برسید.

 

گفتگو با وکیل پایه یک دادگستری و مشاوره با ایشان قبل از وارد شدن به مسیر دادرسی بسیار اهمیت دارد. شما برای دریافت مشاوره می توانید از طرق مختلف با وکیل ارتباط برقرار کنید. مشاوره حقوقی آنلاین یکی از روش های دریافت مشاوره می باشد. گفتگو تلفنی با وکیل علاوه بر اینکه از رفت و آمد های غیر ضروری جلوگیری می کند باعث می شود که به سرعت ابهامات حقوقی خود را برطرف نمایید.

برای دریافت شماره تلفن بهترین وکیل پایه یک دادگستری می توانید به موسسه حقوقی دادیاران عدالت پرور مراجعه نمایید. این موسسه با سابقه درخشان در حل و فصل اختلاف حقوقی و ملکی می تواند نتایج رضایت بخشی را برای شما رقم بزند.

 

شما باید برای پیگیری پرونده های حقوقی از وکیل کاربلد کمک بگیرید. وکیل متخصص با در نظر گرفتن نکات حقوقی مختلف دادخواست حقوقی را نگارش می کند. دلایل و مستنداتی که به دادگاه ارائه می شود باید بتواند مقام قضایی را اقناع کند. وکیل با تجربه و تخصص کافی از تضییع حقوق موکل خود جلوگیری می کند.